من از جایی خبر دارم که باشد بهتر از جنت

که زیبایی آن چیزی ندارد کمتر از جنت

 

ندارد شربت و شهد و شراب و شیر و شیرینی

ولی ایوان طلای آن بُوَد مُسکِر تر از جنت

 

و آدم از بهشت آمد که در آنجا شود مدفون

و جبرائیل هر هفته بیاید با سر از جنت

 

من از انگور اطراف ضریحش خوب فهمیدم:

شرابِ تلخِ این وادی بُوَد شیرین تر از جنت

 

به قول اهل معنایی: که گرمایش گنه سوز است

و حتی هست از آب و هوا هم خوشتر از جنت

 

پناهِ بی پناهان است و گنجِ بی سر و پاها

"نجف" اسم همان جایی که باشد برتر از جنت

 

نجف درد و نجف درمان نجف پیدا نجف پنهان

نجف آغاز و هم پایان نجف دلبَر تر از جنت

 

جهان ارزانی اهلش، نجف اما برای من

که شارعُ الرسولش هست حتی بهتر از جنت