غزل حضرت یاس...
خواستم توی این پست از دوستانی که بی پرده نقداشون رو از اشعار قبلی کردند،تشکر کنم.
ثانیا با یک غزل کوتاه "حضرت فاطمه الزهرا(س) " آمدم و باز هم منتظر نقد و نظراتتون هستم...
هر که عاشق شده...)
هاله ی نور ز نام تو بپا می گردد
آفتاب این همه بیهوده چرا می گردد؟
وقتی از باغ گل یاس نسیمی آید
عطر زهراست که آغوش گشا می گردد
ای گرفتار!به این خانه توسل کن چون
حاجتت از در این خانه روا می گردد
گرهِ اهل زمین بسته به دستان تو و
به نخ چادر خاکی تو وا می گردد
رزق ما عشق به زهراست!خدا میداند
دو جهان در طلب روزی ما می گردد
گر که زهرا نظری بر دل ما اندازد
مجلس ما به یقین "کرب و بلا" می گردد
...اللهم عجل لولیک الفرج...